سوفياسوفيا، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 30 روز سن داره

دنياي سوفي Sophie's World

مهد كودك! خوب يا بد

1392/12/5 12:47
نویسنده : محمد رضا
351 بازدید
اشتراک گذاری

تقریبا از اواسط آبانماه تا امروز رو اداره نبودم..تقریبا سه ماه و نیم!

سوفیا جان تقریبا نیمی از آبان و نیمی از آذر رو درگیر سرما خوردگی و تب بود.چندین بار مراجعه به دکتر و بیمارستان بهرامی و مفید و داروها و شربتهای گوناگون و وزن کم کردن و نزدیک بود که بستری بشی و...خلاصه خداجون! مواظب همه نی نی ها باش!! آمین.

از اول مهر تا اواسط آبان رو مرتبا و اواسط آبان تا اواخرش رو بصورت نامرتب بردیمش مهد. یه کم خوب بود و بسیار زیاد بد!!.دوست دارم خیلی زیاد در موردش بنویسم..

بابایی! قرار شده بود صبحها با من بری مهد و عصرها با مامان برگردی خونه..کاری ندارم که هر روز رو با تاخیر می رسیدم سر کار..نیم ساعت!یکساعت..دو ساعت! آخه دلم نمی اومد بیدارت کنم..اصلا اعتقاد نداشتم که باید بیدارت کنم..اصلا لزومی نداره که زودتر از موعد خودت بیدار بشی..ارامش صبحگاهیت نباید به خاطر زیاده خواهی ما بهم بخوره..تو و هم سن و سالای تو حالا حالاها باید آزاد و رها باشید..بدون استرس..بدون نگرانی و بدون هر گونه اضطراب جدایی از والدین!!

هیچوقت از یادم نمیره که:

فقط دو سه روز اول رو با اشتیاق میرفتی بغل مربی مهد ولی بعدش رو با اکراه و اجبار و گریه و بعد از چند روز دیگه داشتی سعی میکردی که جدایی رو تحمل کنی و فرو بخوری!! آخه انگار دلت برای ما میسوخت چون دیگه فهمیده بودی که بابا و مامانت چاره ای جز این ندارن و باید بری اون جایی  که نباید بری!

اتاق تکراری و مربی خسته و کمک مربی عصبی و جیغ و داد هر روزه بچه ها موقع تعویض پوشک و آخ و اوخ و اخم و تخم همیشگی مربی یا کمک مربی موقع تعویض پوشک و غذا دادن و عتاب و خطاب مربی برای ساکت و منظم بودن و سر و صدا نکردن و جیغ نزدن و کثیف نکردن و دعوا نکردن و بشین بچه و برو و بیا و نکن و ...مریض شدن های متوالی و کافیه یه کم به خودت فشار بیاری و تصور کنی یه بچه معصوم هر روز باید این شرایط رو تحمل کنه!. و جالب اینجاست که یواش یواش همه چی براش عادی میشه و اون شرایط رو می پذیره و میشه پای ثابت اون مهد و در واقع میشه اون بچه ای که اونا میخان و والدین هم همه چی براشون عادی میشه و غافل از اینکه یه بچه در چه سنی چه حقی داره و چطور باید زندگی کنه...بله! زیاد سخت نگیر بچه عادت میکنه!!آخه این چه عادتیه!؟ فکر نمیکنی برای بچه اینطوری عادت کردن زود باشه؟ آیا بچه کم تحرک نمیشه؟ آیا بچه دچار سوء تغذیه نمیشه؟ دوست دارم در آینده در این مورد بیشتر بخونم و بنویسم..ولی اینو بگم که مهد برای بچه زیر سه سال خوبه به شرط اینکه مربی هاش واقعا گزینش بشن و از همه مهمتر مدت زمان بسیار کوتاهی از روز رو اونجا سپری کنه اونم به خاطر همبازی شدن با بچه های هم سن و سال و کمی هم آموزش در حین بازی و شادی..یعنی روزانه سه  چهار ساعت..و نه هشت یا ده ساعت در روز و هر عصر و هر شب مواجه شدن با مادر و پدری خسته و درمانده از کار و ترافیک و آلودگی هوای روزانه.

خلاصه دخترم تجربيات اينجوري برات خوبه ولي الان نه عزيزم الان زوده برات فدات شم!!

حالا هم كه داريم برنامه ريزي ميكنيم بريم ماموريت شمال با كلي دغدغه و اظطراب فقط و فقط به خاطر تو عزيزم..بري كه بيشتر و بيشتر بيشتر خوش بگذروني، بيشتر و بيشتر با طبيعت مانوس بشي، بيشتر دريا و جنگل و طبيعت ببيني، بيشتر بدوي، بيشتر هواي تازه و اكسيژن خالص ببلعي، بيشتر از آلودگي هوا و ترافيك دور باشي، بيشتر با هم وقت بگذرونيم، بيشتر و بيشتر كنار ساحل بدو بدو كنيم و غلت بزنيم، بيشتر و بيشتر زير درختهاي جنگل طبيعي( به قول خودت) بازي كنيم و غذا بخوريم و البته براي همه بچه هاي دنيا دعا كنيم و همين ها رو از خدا براي همه بچه ها بخواهيم.

بوس -- لبخند

پسندها (1)

نظرات (1)

مرجان
8 اردیبهشت 93 14:59
عمو جون خیلی از نوشته هات خوشم اومده امیدوارم سوفیا جون ما، به همراه بابا و مامانش همیشه شادو سالم باشه. سوفی جونم خیلی دوست دارم.