گذر ايام
سلام سوفي..چقدر اسمتو دوست دارم...داشتم عكساتو نيگا ميكردم بابا...خيلي تكون خوردم..چقدر زود ميگذره...چقدر دلم برا اون روزات تنگ شده..ديگه نميخام دلم بر اين روزات هم تنگ بشه....حيف كه نميشه تموم لحظات رو با تو باشم..! امشب قراره ديگه تو خونه خودمون باشيم تو شمال..اولين شب! ديشب 14/80 كيلو بودي...يه كم دست بزن پيدا كردي..البته عزيزم فكر ميكنم بيشتر ابراز احساساته تا زدن...خوبي بابا خوبي!!خيلي خوب راستي تيكه هاي مازني زيادي ياد گرفتي ها..ماسته بشنيى! دكل! بزكله!و و و ...
نویسنده :
محمد رضا
12:31