سوفي جان! امروز قراره از عكاسي بيان مهد براي عكسبرداري از بچه ها براي جشن يلدا. دوتا عكس سفارش دادم! تكي و جمعي امروز به سختي بيدار شدي بابا. با اينكه ديشب مثل شبهاي قبل حول و حوش ساعت 8 خوابيدي ولي نميدونم چرا يه كم عصباني بودي و به سختي لباس پوشيدي..!شايد دوست داشتي يه كم ديگه بخوابي.! البته مشكلات ما نسبت به روزهاي قبل خيلي كمتر شده و كاملا مشخصه كه به مهد علاقه مند شدي..فقط ميمونه مشكل خواب كه بايد بيشتر و بهتر برنامه ريزي كنيم.. يادت نره بابايي كه سه ماه ديگه چهار سالت تموم ميشه..و اين يعني اينكه بايد بپذيري كه ديگه يواش يواش بايد وارد گود اجتماع بشي و سهمتو ازش بگيري و سهمشو بهش برگردوني ...